پرنده های وحشی 60 درصد از وقت خود را صرف نوک زدن و خوردن غذا میکنند (Dawkins, 1989). مرغ های تخمگذار صنعتی هنوز بالغ بر 52 درصد ازوقت خود را صرف رفتارهای مرتبط با تغذیه می کنند (Aerni et al., 2000) که نشان دهنده شباهت رفتار پرنده صنعتی با اجداد آنها می باشد (Dawkins, 1989). به دلیل محدودیت خوراک، پولت های مادر گوشتی تنها کمتر از 15 دقیقه در روز را برای غذا صرف می کنند (Savour and Maros, 1996 1993; Savory et al.,)، که نشان می دهد در این نوع پرندگان زمان طبیعی لازم برای خوردن محقق نمی شود. علائم استرس و محروم سازی که در هنگام تغذیه پولت های مادر گوشتی مشاهده می شود، نشان می دهد که آنها مایل به مصرف خوراک بیشتر از آنچه به آنها ارائه می شود هستند (De Jong et al., 2002; 2003).
مصرف خوراک و انگیزه مصرف خوراک، حاصل مجموعه مکانیسمهای مختلفی است که شامل تنظیم توسط سیستم عصبی مرکزی، هورمون ها و میزان مواد مغذی در خون و بافت ها می باشد (Boorman and Freeman, 1979; Forbes, 1988; 1995; 1999). انگیزه مصرف خوراک می تواند ناشی از تخلیه دستگاه گوارش باشد. اطلاعات مربوط به گیرندههای مکانیکی در دیواره چینهدان، سنگدان، روده ها و گیرنده های شیمیایی خاص در دیواره های روده، به سیستم عصبی مرکزی منتقل می شود (Mei, 1985; Greenberg et al., 1989; Forbes and Barrio, 1992).
تخلیه دستگاه گوارش با هورمون های دستگاه گوارش که در هنگام وجود خوراک یا مواد مغذی خاص در مجرای روده تولید می شود، تعدیل می یابد. ترشح هورمونهای دستگاه گوارش باعث کاهش مصرف خوراک می شود (Kuenzel, 1994) و سرعت عبور خوراک را کند می کند (Cuche et al., 2000). سنگدان نقش نظارتی در عبور خوراک دارد و تصور می شود که تجمع فیبر نامحلول در سنگدان باعث سیری موقت می شود (Hetland et al., 2011 Van Krimpen et al., 2004;).
جیره های غذایی دارای فیبر نامحلول بالا، در سنگدان جمع می شوند، چرا که احتمالا ذرات فیبر قبل از ورود به روده کوچک باید به اندازه ذرات مورد نظر خرد شوند (Hetland and Choct, 2004 2003; Hetland et al.,). پرشدن یا تخلیه دستگاه گوارش با سطح گلوکز پلاسمائی هموستاتیک (Edwards et al., 1986; Forbes, 1999) یا هورمون های دستگاه گوارش مانند کلسیستوکینین (CCK) و نوروپپتید Y (NPY) که در زمان حضور خوراک یا مواد مغذی خاص در مجرای روده تولید می شوند، تعدیل می یابد. در حال حاضر مشخص شده است که CCK، NPY، گلوکز (انسولین) و کورتیکواسترون برخی از اثرات خود را بر رفتار و اشتهای پرنده را از طریق واکنش های مرتبط با مسیرهای 5-HT و DA اعمال می کنند (Morley and Blundell, 1988).
مکانیسمهای تعیین کننده شروع یا توقف خوراک در پرندگان، فقط تا حدی قابل درک است. طبق نتایج Savory و همکاران (1981)، حداکثر ظرفیت دریافت خوراک در مرغ های مادر گوشتی نسبت به میزان مواد مغذی موجود در خون پس از مصرف خوراک بیشتر از میزان خوراک تعیین می شود. Burkhart و همکاران (1983) نتیجه گرفتند که انتخاب برای افزایش سرعت رشد در جوجه های گوشتی با کاهش سیری تحت تاثیر سطوح مواد مغذی در خون همراه است. در نتیجه، میزان مصرف خوراک جوجه های گوشتی عمدتاً با ظرفیت پر شدن دستگاه گوارش تعیین می شود. به همین ترتیب، رفتار خوردن پولتهای مادر گوشتی مدرن نیز بیشتر تحت تاثیر مکانیسمهای گرسنگی فیزیکی کنترل میشود (Bokkers and Koene, 2003).
این امر نشان می دهد که آن دسته از جیره های غذایی که باعث افزایش پر شدن دستگاه گوارش یا کاهش میزان عبور خوراک می شوند، ممکن است سطح سیری در جوجه های گوشتی و مادر را افزایش دهند. Hocking و همکاران (2004) پیشنهاد کردند که رژیم های غذایی با تفاله چغندر قند به دلیل داشتن مقدار بیشتری آب در دستگاه گوارش، می توانند سیری و رفاه را در نتیجه افزایش حجم جیره غذایی بهبود بخشند. در مرغ ها، به دلیل افزایش ویسکوزیته هضم و کاهش سرعت عبور خوراک، فیبرهای محلول در مقایسه با فیبرهای نامحلول، در افزایش سیری مؤثرتر هستند (Van Der Klis et al., 1997 1993; Smits et al.,).
در اکثر گونه ها از جمله مرغ ها، انتقال دهنده های عصبی سروتونین (5-HT) و دوپامین (DA) در تنظیم گرسنگی، احساس سیری و خوردن غذا نقش دارند (Denbow, 1999 Richards, 2003; Van Hierden et al., 2004a;). فاکتورهای بالقوه تغذی های که بر رفتار مصرف خوراک تأثیر میگذارد عبارتند از: تریپتوفان و تیروزین (Vanhierden et al., 2004b) که به ترتیب به عنوان پیش سازهای سنتز زیستی 5-HT و DA عمل می کنند (Groff and Gropper, 1999).
Van Hierden و همکاران (2004a؛ 2005) نشان دادند که سطح بالایTRP رژیم غذایی، 5-HT و DA را در مغز افزایش داده و در نتیجه زمانی مصرف خوراک پرندگان را افزایش می دهد. با این وجود، تأثیرعناصر غذایی خاص روی سیگنالهایی که میزان مصرف خوراک و پدیده سیری در مغز مرغ های تخمگذار را تنظیم میکنند، هنوز هم به درستی شناخته نشده است.
اخیراً نشان داده شده است که کاهش انرژی جیره غذایی بر گردش خون سروتونین و دوپامین تأثیر میگذارد، در حالی که افزایش NSP نامحلول در سطح رژیم غذایی بر سطح گلوکز، کورتیکواسترون و گردش دوپامین تأثیر می گذارد (Van Hierden et al., 2002; Van Krimpen, 2008). علاوه بر این، اثرات قابل توجهی از این عوامل تغذیه ای بر میانگین زمان ماندگاری مواد هضمی در دستگاه گوارش یافت شده است (Van Krimpen et al., 2011). با این حال، تحقیقات بیشتری برای درک نقشCCK ، NPY، گلوکز و کورتیکواسترون در شروع گرسنگی، احساس سیری و رفتارهای تغذیه ای ضروری به نظر می رسد.